من و تل زینبیه

ساخت وبلاگ
سلام

خوبید

رفتیدتا حالا کربلا؟تل زینبیه رفتیدمن رفتم . خبرهایی بودخبر بود شهادت بودشهید بودیعنی شهید

اوردند از موصل و اربیل.جوان بودنددلم برای شهدا شکست.وبعد روبروی تل

زینبیه نشتم مداح می خونداو دل می برید من دل می بریدم او از حسین سر من از حسین دل.

من اما به تل نگاه کردم. زنی بالا بلند را دیدم که روی اون  بلندی ایستاده بودو کمر خم کرد. زنی دلشکسته

را دیدم که با نگاه مهربانش به برادرش نگاه می کرد اشکهایش جاری بود اما نگاه او به سمت گودالی بود که شمر بی حیا بر سینه برادرش نشته بود وسر می برید

و نگاه من به سمت شکستن قامت زینب دختر علی بودناله هایش قلبم را شکست صدای گریه اش.

که در برابر چشمش امام زمانش را سر می بردیدندقلبم را پاره پاره کردناله زدم امان از دل زینب چه خون شد دل زینب.

+ نوشته شده در  سه شنبه پانزدهم فروردین ۱۳۹۶ساعت 14:17  توسط عاشق مهدی(عج)  | 
عاشقان مهدی...
ما را در سایت عاشقان مهدی دنبال می کنید

برچسب : زینبیه, نویسنده : 3mahadi2006a بازدید : 151 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 3:25